تیتر20 - اگر بخواهیم یک ویژگی مشخص برای اقتصاد ایران نام ببریم، بانک محوری است. محققان نشریه «اقتصاد و بانکداری اسلامی» تعریف اقتصاد بانک محور را اینگونه تبین کرده اند: «عمده تجهیز و تخصیص منابع در این اقتصاد، توسط نظام بانکی صورت میگیرد.» در چنین شرایطی، آشنایی عمومی با خدمات بانکی و برخورداری از سواد مالی که خانواده را با امور بانکی ارتباط میدهد، نه یک انتخاب بلکه ضرورت است.
با همه این احوال، سطح سواد مالی ایرانیان، وضعیت بدی دارد. بررسی «آکادمی هوش مالی» نشان میدهد که تنها ۲۰ درصد از جمعیت کشور از سواد مالی برخوردار هستند. تازه سواد مالی در ایران، بیشتر ناظر بر دانش بزرگسالان است که در بازارهای مالی فعالیت میکنند و نه فرزندان خانواده که باید در آینده هزینه های زندگی را بر اساس اولویت بودجه بندی و شیوه های تخصیص درآمد و پس انداز را مدیریت کنند.
مزیت بانکیدو برای خانوادهها
از این رو، سواد مالی فرزندان مقولهای ناآشنا در سبد تجمیع دانش خانوارمحسوب میشود. این خلا آشکار و پر هزینه برای آینده مالی افراد در بزرگسالی، موجب شده که مرکز نوآوری بانک ایران زمین، محصولی به نام «بانکیدو» را طراحی و عرضه کند.
در آناتومی این محصول، بسته سواد مالی کودک و نوجوان با نیاز اقتصادی خانواده هم عرض شده است. این طور که به نظر میرسد، هدف ایران زمین از طراحی این محصول، ایجاد یک پیوست مالی نانوشته برای فرزندان در ارتباط با اقتصاد خانواده باشد؛ یعنی نقطهای که خانواده را به ابزارهای تامین مالی، سپردهگذاری و کسب سود و تشکیل و انباشت سرمایه، متصل میکند.
آثار تورمی فقر سواد مالی
نظرسنجی تازه مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران (ایسپا) نشان میدهد که اولویت سرمایهگذاری ایرانیان در بازارها، فرسنگها با ماهیت بانک محور اقتصاد ایران فاصله دارد.
این نظرسنجی دیدگاههای افراد در مورد تمایلاتشان برای سرمایهگذاری را نشان میدهد. ۳۳.۳ درصد جامعه هدف ایسپا در این نظرسنجی، تمایل به سرمایهگذاری در زمین و مسکن را از خود نشان داده اند؛ موضوعی که نشان دهنده حاکمیت قوی دیدگاه سنتی سرمایهگذاری در این بخش است.
۲۰.۷ درصد، انباشت سرمایه در سکه و طلا و ۱۵.۵ درصد سرمایهگذاری در حوزه اشتغال آفرینی را در نظر دارند. این در شرایطی است که پسانداز در بانک، که نشان دهنده تمایلات ضد تورمی است، پس از این سه مورد ۱۵.۲ درصد محبوبیت دارد.
از این نتایج، به نظر میرسد که بخش اعظم خانوادهها به دلیل بیبهره بودن از سواد مالی بازارهای تورمی را برای سرمایهگذاری بلند مدت انتخاب میکنند؛ موضوعی که در یک روند بلندمدت ۵۰ ساله، سبب تهاجم تورم به معیشت خانوادههای فاقد زمین و مسکن، ریزش ارزش ریال و انباشت سوداگری در مسکن، زمین و طلا شده است.
البته که شکل سیاستگذاری اقتصادی و شوک تحریم هم در تقویت این وضعیت موثر بوده است اما نمیتوان سهم تمایلات عمومی در شیوههای انباشت سرمایه را نادیده گرفت. خروجی این وضعیت رشد حدود هزار درصدی قیمت مسکن از سال ۱۳۹۶ تا امروز و رشد ۲۵۰۰ درصدی آن از سال ۱۳۹۰ تا امروز است.
آموزش نقطه اتکای بانکیدو
با توجه به اینکه طرز نگاه به سرمایهگذاری از پدر و مادرها به فرزندان تسری پیدا میکند، نسل پشت نسل جز سرمایهگذاری در زمین و مسکن اولویت دیگری ندارند.
در واقع، فرزند یک دیدگاه منفعل را از پدر و مادر خود به ارث میبرد. فرزندان میآموزند که کسب سود نیازی به سواد مالی ندارد؛ تنها کافی است که سرمایههایی که به ارث بردهاند را خرج خرید زمین و مسکن کنند و آن را در گوشهای بیندازند! طراحان بانکیدو برای پاک کردن این صفحه تورمی از ذهن کودکان، بسته آموزش سواد مالی را با ابزارهای تولید متحوا را متنوع ساخته اند.
از محتوای این بسته به نظر میرسد که بانکیدویی ها، از فنون اتصال ادراک بیرونی و ادراک درونی استفاده کرده اند؛ به این معنی که موقعیتهای حرکتی بدن که ادراک بیرونی را تشکیل میدهند، به بخشی از حواس ۵گانه که ناظر بر حواس بینایی و شنوایی است وصل شده است.
محتوای تامین کننده این منظور در قالب «بازی گونه سازی» یا همان گیمیفیکیشن در نظر گرفته شده است اما بخشهای سنتیتر محتوا، یعنی ویدئو و داستان صوتی در کنار گیمیفیکیشن جانمایی شده اند، تا تقویت کننده یکدیگر باشند.
وام بهانه آشنایی با بودجهبندی
مدتها است که بانکهای مختلف طرحهایی را برای کودکان تعریف میکنند اما پیوست سواد مالی بر روی آنها سوار نشده است. تفاوت بانکیدوی ایران زمین با سایر طرحها در این است که استقلال مالی فرزند را هدفگذاری کرده است. در نتیجه اصول تجاریسازی بانکیدو صرفا بر مبنای صدور یک کارت بانکی مخصوص کودک و نوجوان که جایگزین قلکهای پلاستیکی و سفالی شود، نیست.
بانکیدو وام را هم در نظر گرفته تا خانوادهها به فرزندان خود وام بدهند. این تدبیر، یک خروجی مشخص و کلیدی دارد: آشنایی فرزندان با گردش نقدینگی در خانواده و شکل گیری مصرف و پس انداز.
اما نخی که نقدینگی را به مصرف و پسانداز متصل میکند، بودجهبندی است؛ یعنی همان فراوردهای که بانکیدو بر روی فیلتر ذهنی کودکان سوار میکند تا تخصیص خوب را از تخصیص بد تشخیص دهند. در اینجاست که فرزندان مرزهای پسانداز و مصرف را در عمل درک میکنند.